اطلاع از بروز شدن
سه شنبه 85 اسفند 15
این مطلب را یکشنبه هجدهم تیر 1385 ساعت 8:22 در وبلاگ قبلی ام نوشته بودم که امروز به اینجا منتقل شد
یکشنبه ۱۸ تیر..
ساعت همین الآن...
دیگر ساعت ها را می شماری
نه روزها را ...
چه بلند است
چوب خط این ساعت ها
و چه سخت است انتظار ...
سه شنبه ۲۰ تیرماه ...
ساعت ۲۴ ... فرودگاه مهرآباد
و پرواز عشق آغاز می شود
اما .. دل توی دلت نیست
کی می رسی ؟ و چگونه ..
حالا .. به جای شمارش ساعت
دقیقه ها را می شماری
اما... مگر تمام می شود..
همیشه با او بوده ای
حسش کرده ای
ولی ... امروز
می بیینی او را
از نزدیک ..
و بوسه هایی است
که نثارش می کنی
و حالا دیگر..
نوبت ثانیه هاست
که شمارش شوند
نگاهی بر ساعت داری
ونگاهی به پنجره...
و چهارشنبه صبح ... البته اگر او بخواهد
در آستانه ی بهشت
روبرویش ایستاده ای
و لبخندش را ...
دست بر سینه می گذاری
السلام علیک یا رسول الله
و رو بر می گردانی
السلام علیکم یا ائمة البقیع
و اما ... کجا باید گفت
السلام علیک یا فاطمة الزهرا
نمی دانی...
اگر زنده ماندم
و در آن فضای معطر تنفس کردم
به یادتان هستم .. و دعاگویتان
و اگر هم نبودم ...
شما دعایم کنید
و حلالم نیز ...